بدون عنوان
میترا ی نازنینم
اینجا شما دو ماهو نیمت بوده چند روز بعد تصادف وحشتناکی که تو جاده بیرجند کردیم . و خدا را شکر به خیر گذشت. از اون به بعد من و بابایی بهت می گیم فرشته نجات آخه مثل یه معجزه نجات پیدا کردیم. ...
نویسنده :
مامان میترا
19:07
شادی میترا بعد حمام
چهارشنبه 13 آذر مامان جون بردت حموم بعد حموم خیلی خوشحال شده بودی خیلی هم حموم رو دوست داری . خصوصا وقتی مامان جون می بردت حموم از اول تا آخر صدات در نمیاد . مامانی هم فقط واست می خونه خلاصه خیلی بهت خوش می گذره ...
نویسنده :
مامان میترا
0:55