میترا در نوکند باغ بابا حاجی
یه روز که با بابایی رفته بودیم دشت با بابابزرگ و خاله و دایی ها همه باهم رفتیم نوکند دعوت خاله جون خیلی خوش گذشت و بابابزرگ حاج محمد هم بودن و بابایی برای کباسش یه شعر هم سرود و همه به افتخارت دست زدند . اینجا کنار مامان لم دادی .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی